چکیده 

مقاله خانم سحر مقراضی( طلبه سطح دو مدرسه علمیه کوثر ورامین)

در میان احساسات شور انگیزی که سراپای وجود آدمی را احاطه کرده ،عمیق ترین انها حس خداجویی و حقیقت طلبی است.علاقه به مبدا عالم هستی و افریدگارجهان با فطرت انسان امیخته شده و ریشه های عمیق در روح و جان دارد که هرگز از او جدا نمی شود . نیایش و دعا نشان دهنده ی کوشش انسان برای ارتباط با مبدا عالم هستی و افریدگار جهان است .دعا و نیایش همچون نفس کشیدن و خوردن و اشامیدن از نیاز های ژرفی است که از سرشت و فطرت طبیعی انسان سر می زند وابزار بسیار قدرتمندی است که در دستیابی به نوعی امنیت و ارامش روانی کمک می کند . این امر بویژه برای انسان معاصر که هر لحظه در معرض انواع فشار های روحی و مشکلات درونی و بیرونی فراوان قرار دارد و زندگی ماشینی امروز عرصه را بر او تنگ کرده است از اهمیت دو چندان برخوردار است . متاسفانه یکی از اقشاری که از دعا کردن فاصله کرفته است قشر جوان است و همین فاصله گرفتن از اصل و مبدا هستی علاوه بر ضعف ایمان سبب می شود اضطراب و تزلزل و دیگر بیماری های اجتماعی ، دینی و روانی در این قشر شدید تر شود .این مقاله با استفاده از متون دینی و روانشناسی در تلاش است تا در دومحور عوامل فردی و عوامل اجتماعی به بررسی علل ناتوانی  جوانان در دعا کردن بپردازد و قدری از مشکلات این قشر بکاهد .

 

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1400-05-11] [ 08:11:00 ق.ظ ]